8:طلاق
اگر کسي سياست کنترل جمعيت را پذيرفت و براي رعايت کردن آن فقط بخواهد به دو فرزند اکتفا کند، بايد جز دو سال از زندگي اش بقيه را به شيوه هاي غير طبيعي پرداخت و با روش غير طبيعي جلوگيري نمايد. يعني کسي که در سن 20 سالگي ازدواج کند و تا 50 يا 60 سالگي مطمئن شود که ديگر باردار نميشود در اين فاصله 30 يا 40 سالگي دو سال به صورت طبيعي ميتواند التذاذ داشته باشد، در حالي که همسران توجه دارند به اين که عوارض ناشي از کنترل جمعيت و شيوه هاي جلوگيري کم نيست و برخي از آنها موجب مشکلات و آسيب هايي هم مي گردند. در هر صورت مخالفت و جلوگيري از التذاذ طبيعي ميتواند موجب کاهش عواطف و محبت بين همسران گردد و محيط گرم خانواده را به محيط سرد يخچالي تبديل نمايد و اسباب فروپاشي خانواده را فراهم گرداند و از آنجا که همسران با شيوه هاي جلوگيري ارضاء کامل نميشوند. ارضا و لذت خود را در کسي غير از همسر خود جستجو مينمايند و اين آسيب ديگري است که به پيکر خانواده فرود ميآيد. او غافل است از اين که شيوه هاي جلوگيري مانع از لذت او شده است و وي بي لذتي را به همسرش نسبت ميدهد در حالي که همسر بي تقصير است. لذا ميل به ديگران پيدا ميکند و به واسطه اين ارتباط پنهاني با ديگران، اسباب فروپاشي خانواده خود و خانواده ديگري را فراهم مينمايد. کاهش محبت، عدم درک همسران از يکديگر، ضعف روابط عاطفي و احساسي ميتواند مربوط به روش هاي جلوگيري در کنترل جمعيت باشد.
بدترين و مبغوضترين حلال ها طلاق است. پيامبر صليالله عليه و آله فرمود: ابغض الاشياء عندي الطلاق، متأسفانه يکي از عوارض کنترل جمعيت افزايش طلاق در بين خانواده هاست. هرچه خانواده ها پرجمعيتتر باشند و تعداد فرزندان بيشتر باشد ميزان طلاق کاهش پيدا ميکند. يعني يک نوع همبستگي منفي بين طلاق و تعداد فرزندان است. بدين معنا که افزايش تعداد فرزندان سطح طلاق را به ميزان زيادي کاهش ميدهد و در مقابل کاهش تعداد فرزندان در افزايش طلاق تأثير دارد. تفسير عرفي آن هم مشخص است که با وجود هر فرزند يک گره و عمودي به خيمه خانواده افزوده ميشود. و هر چه تعداد فرزندان بيشتر شود گرههاي زندگي بيشتر ميشود تا جايي که با افزايش گره ها امکان باز کردن گره ها به وسيله طلاق تقريباً غير ممکن ميگردد. اما خانواده هايي که فرزند ندارند مخصوصاً در سالهاي اوليه ازدواج درصد طلاق خيلي بالاست و با فرزند اول اين ميزان کمتر ميشود و هر چه به تعداد فرزندان افزوده ميشود از ميزان طلاق کاسته تا به حد صفر ميرسد.
9:خانوادههاي سرد يخچالي
يکي از عوارض کنترل جمعيت کاهش محبت و صميميت در خانواده است، بخشي از کاهش صفا و صميميت خانه از عوارض وسايل جلوگيري از بارداري است که موجب کاهش التذاذ و عدم ارضاء زن و شوهر است و عدم رضايت زناشويي موجب کاهش جمعيت در خانه ميگردد. بخشي ديگر از يخچالي بودن خانه به علت بي فرزندي يا کم فرزندي است. نداشتن کودک در خانه و سرگرم نبودن مادر به فرزند، بي تأثير در سردي خانه نميباشد از طرفي مردان براي رفتن به منزلي که کودک ندارد و فرزند در آن نباشد با ميل و رغبت نمي روند.، جاذبه خانه کم است و خانه بي کودک و يا کم فرزند بي جاذبه است. کشش افراد را به خانه کم ميکند. لذا زنان هوس اشتغال و مردان هوسهاي ديگري را مطرح ميکنند. لذا پيامبر صليالله عليه و آله فرمودند: خانه اي که کودک ندارد برکت ندارد.
10:افزايش بيماري هاي اعصاب و روان
يکي ديگر از عوارض کنترل جمعيت شيوع بيماري هاي اعصاب و روان است. منشاء برخي از بيماري هاي اعصاب و روان بيکاري و نداشتن سرگرمي است. بيکاري مفسدهآور است. موجب پيدايش افکار منفي، رقابت مضر، گرايش به تجملات و بالا رفتن سطح توقعات و انتظارات است. خانه اي که فرزند زياد دارد آنچنان سرگرم به آنها است که فرصت چنين افکار منفي و مسابقه در چشم و همچشمي ندارد. به جاي روي آوردن به ماديات و رقابت و چشم و همچشمي خود را با فرزندان خود سرگرم نموده و اوقات فراغت خود را با آن پر ميکنند لذا از آرامش خاصي برخوردارند. بهترين تفريح و سرگرمي پرداختن به فرزندان و نورچشميها است به جاي گرايش به تجملات و ماديات که اضطراب آور است و حد و حصري هم ندارد.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :ادامه مطلب